هلیا جون ، نفس مامان و باباهلیا جون ، نفس مامان و بابا، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

***هلیا جون ، نفس مامان و بابا***

به هلیا نفس رای بدهید

سلام دوست جونیای گل ، ایشاا... که خوب خوبین . خب خدارو شکر . من و هلیا هم خوبیم .سر فرصت میام و از شیطنت هاش مینویسم واسه تون . غرض از مزاحمت اینه که ، من و هلیا توی جشنواره جشن تولد نی نی وبلاگ شرکت کردیم و نیازمند پیامک شما دوستان گل هستیم الآن هم من اومدم تا تبلیغ کنم آهای خونه دار ، بچه دار ، مامانا ، بابا ها ، عمه ، خاله ,عمو ، دایی ، همسایه ها ...... بدویین بیاین همین حالا هرچی موبایل دارین بیارین ............................... آوردین ..............................نیاوردین ؟ خب پاشو بیار .......منتظرما آفرین حالا عدد 29 رو به 1000891010 اس ام اس کن نه هنوز تموم نشده ...
27 آذر 1393

ده ماهگی قند عسلم

 سلام عزیز دلم ، عشق مامان نه ماهگی و ده ماهگیت مبارک نفسم . واسه نه ماهگیت نشد که بیام و بنویسم گلم ، خودت مامانی رو ببخش . یک سالگی وبلاگت هم مبارک  ، یک سالی که یه عالمه دوستای خوب پیدا کردیم ، دوستایی که توی خوشی و ناخوشی همراهمون بودن و هیچ وقت تنهامون نذاشتن . 12 آبان امسال مصادف بود با تاسوعا و واسه همین پست نذاشتم . سلام دوستای خوبم ،خیلی دلم براتون تنگ شده بود  میدونم که شما هم دلتنگ ما بودین راستش چندوقتی بود که همه چی قاطی شده بود یه روز صبح که بیدار شدیم دیدیم اوااااااااااااااااااااااااااا کوچه مون شده این شکلی بعدش تلفنمون قطع شد و وقتی وصل شد اینترنتمون قطع شد . راستش از پارسال که ای...
9 آذر 1393

جشن دندونی هلیا نفس

سلام سلام یه عالمه سلام ، دوست جونیا خوبین ، نی نی ها خوبن ؟ میلیون تا ببوسین نی نی های خوشگلو از طرف من یه سلام مادر و دختری هم به گل دخمل خودم که این روزا حسابی بازیگوش شده و من و بابایی هم مدام قربون صدقه ت میریم . همه جای خونه رو میشناسی و وقتی ازت سوال میشه با اون انگشتای کوچولوت بهمون نشون میدی . پنکه ، بخاری ، ماهی ، ساعت ، ماشین لباسشویی ، جارو برقی ، قور قوری ، نازی ، گلنار این سه تای آخری عروسک هات هستن گلم که واسه شون اسم انتخاب کردیم ، تفریحت هم اینه که انگشتت رو فرو کنی توی چشای عروسکات یا موهاشون رو بکشی خیلی وقته که وقتی از جایی کمک میگیری و وایمیستی یهو ولش میکنی و تنهایی وبدون کمک کسی می ایستی وقتی که من و ب...
5 آبان 1393

هلیا داره یه دندون

سلام شیرین عسلم ، نباتم ، عزیز دلم آخه چقده تو نازی ، جدیدا یه جور با مزه ای میخندی که با هر بار خندیدنت مامانی هزار بار قربون صدقه  میره . بینی ت رو جمع میکنی بالا و اون لثه های بی دندونت رو نشون میدی ، وووووووووووووووووووووووووییییییییییییییییییییی یادم میاد دوست دارم بیام بیدارت کنم و بخورمت ساعت 3 بیدار شدی شیر خوردی گلم دیگه هر کاری کردم خوابم نبرد و گفتم بهرین فرصته واسه ثبت خاطرات قشنگت . گوش های خوشگلت رو سوراخ کردیم وقتی که شما 7 ماه و 27 روزه بودی مامانی و گوشواره ای که واسه ت انتخاب کردم یه گوشواره ناز به رنگ قرمزه . خیلی بهت میاد قندک من . شما بغل بابایی بودی که آقای دکتر گوش هات رو سوراخ کرد چنان ...
12 مهر 1393

اندر احوالات این چند وقت

سلام سلام صدتا سلام ، سلام به همه ی دوستای خوبم ، حسابی دلم براتون تنگ شده ، به وب همه تون سر میزنم ولی اصلا وقت نمیکنم نظر بذارم ، پاییز همه تون مبارک . یاد اون روزا بخیر ، همه ش آرزو میکردم یه کیفی اختراع بشه که چرخ داشته باشه و من مجبور نشم سنگینیش رو حمل کنم که بالاخره اختراع شد ، کاش یه چیز دیگه از خدا میخواستم حالا بگم از این یه ماه که نبودیم ، روز به روز به شیطنت های هلیا اضافه میشه و من حتی بعضی روزا وقت نمیکنم موهام رو شونه کنم و میمونه واسه ظهر که همسری بیاد و من بتونم به خودم برسم و حد اقل دستی به موهای پریشونم بکشم ، بقیه ش پیشکش هلیای مامان سلام قند عسلم ، سلام زندگی مامان ، عشق کوشولوی من خوبی فدات شم ، با همه...
5 مهر 1393

دخترم خانومی شده واسه خودش ، مامانی فداش

سلام دختر قشنگم ، عزیزکم ، فرشته کوچولو ، وروجک مامان 7 ماهگیت مبارک نانازم مامان قربونت بره که روز به روز بزرگتر میشی و مامان رو دلتنگ اون روزای قشنگ کوچولویی هات میکنی، زمانی که حتی واسه اینکه به پهلوی چپ و راستت بخوابی نیاز به کمک داشتی واسه زمانی که مامانی باید شبا هر نیم ساعت بیدار میشد تا یه موقع شما به روی صور ت نیفتی دلم تنگه واسه روزایی که حد اقل 20 ساعت میخوابیدی و من کنارت مینشستم تا بیدار شی دلم تنگه واسه اغو اغو کردنات ، ولی حالا خانومی شدی مامانم ، از روز یک شنبه 2 شهریور وقتی که 6 ماه و 24 روزت بود دیگه سینه خیز نرفتی . صبح که  از خواب بیدار شدی وقتی خوب دقت کردم دیدم چهار دست و پا رو خوب خو...
8 شهريور 1393

روزت مبارک دخترم

سلام دختر گلم ، روزت مبارک مامانی سلام دوستای خوبم ، روز شما هم مبارک روز دخملی های گلمون مبارک ، کلا عیده دیگه ، عید همه تون مبار دختر داشتن یعنی رنگ زندگیت صورتی دختر داشتن یعنی کمدی پر از لباسای خوشرنگ دختر داشتن یعنی اتاقی پر از عروسکای ریز و درشت دختر داشتن یعنی پچ پچ های شبانه مادر و دختری کنار یه تخت کوچیک صورتی دختر داشتن یعنی یه کشو پر از گل سرهای رنگی رنگی دختر داشتن یعنی لاک های رنگ و وارنگ خنده های از ته دل، موهای بلند، دامن های زیبا و ... در یک کلام دختر داشتن یعنی عشق ... ...
6 شهريور 1393

شش ماهگی فرشته کوچولو

سلام به همه دوست جونیای خودم ، دلم حسابی واسه تون تنگ شده .ولی مگه هلیا خانومی میذاره که بهتون سر بزنم . راستش چند وقته حسابی بهم وابسته شده هر جا میرم دنبالم میاد .  میرم توی آشپزخونه همه ش حواسم به هلیاس که یه موقع دنبالم نیاد و به پله برخورد نکنه ، میدونین دیگه وقتی چهار دست و پا رفتن رو یاد بگیرن تازه کار ما شروع میشه ، الآن دیگه هر چی بخواد بدست میاره ، یا سینه خیز میره اگه عجله نداشته باشه چهار دست و پا میره طرفش . دور تا دور خونه رو بالش چیدیم تا سرش به جایی نخوره . آخه یهو خودشو پرت میکنه . تلفن که دیگه نگین ، همیشه قطعه و جلوی خانوم تا باهاش بازی کنه . کشوهای میز هم همیشه بیرونه تا اگه یه موقع چیزی لازم داشت برداره ...
29 مرداد 1393

ما برگشتیم

سلام دوستای گلم ، ما پنج شنبه غروب رسیدیم . جای همه تون خالی بود ، به یاد همه تون بودم و حسابی واسه تون دعا کردم . دیروز هلیا واکسن داشت و الآن هم مشغول رسیدگی به دخملی هستم که یه موقع خدای نا کرده تب نکنه ،آخه دیشب خیلی تب دات و همه ش ناله میکرد سر فرصت حتما میام و از اون روزای قشنگ واسه تون میگم ممنون که به یاد ما هستین فعلا بابای ...
11 مرداد 1393