اندر احوالات این چند وقت
سلام سلام صدتا سلام ، سلام به همه ی دوستای خوبم ، حسابی دلم براتون تنگ شده ، به وب همه تون سر میزنم ولی اصلا وقت نمیکنم نظر بذارم ، پاییز همه تون مبارک .
یاد اون روزا بخیر ، همه ش آرزو میکردم یه کیفی اختراع بشه که چرخ داشته باشه و من مجبور نشم سنگینیش رو حمل کنم که بالاخره اختراع شد ، کاش یه چیز دیگه از خدا میخواستم
حالا بگم از این یه ماه که نبودیم ، روز به روز به شیطنت های هلیا اضافه میشه و من حتی بعضی روزا وقت نمیکنم موهام رو شونه کنم و میمونه واسه ظهر که همسری بیاد و من بتونم به خودم برسم و حد اقل دستی به موهای پریشونم بکشم ، بقیه ش پیشکش
هلیای مامان سلام قند عسلم ، سلام زندگی مامان ، عشق کوشولوی من خوبی فدات شم ، با همه ی فضولیات خیلی خواستنی هستی .
خدا نکنه که جایی بریم همه ش باید بغل خودم باشی ، اگه کسی به زور بگیردت اینقد گریه میکنی که بنده خدا رو از کرده ش پشیمون میکنی ، البته بگم که من حسابی میذوقم . حد اقل میفهمم که دوسم داری .
5 شنبه که عزیز روضه خونی داشت از ساعت 11 که رفتیم اونجا تا 6 غروب که برگشتیم همه ش بغل خودم بودی . بغل هیشکی نمیرفتی .
الهی قربونت برم ، 13 شهریور با هم رفتیم آتلیه و عکس گرفتیم ، فایل عکسات رو از خانوم عکاس گرفتم ، عکس هدر و پروفایل وبلاگت واسه اون روزه .
18 شهریور هم سومین سالگرد عروسی من و بابایی بود . مبارکمون باشه . و امسال هم اولین سالی بود که این روز قشنگ رو با شما جشن میگرفتیم .ولی چه جشنی ....
هنوز کادوم رو از بابایی نگرفتم ، قول یه فبلت رو داده هنوز درگیر اینیم که چه برندی بگیریم ، z ultra رو انتخاب کردیم ولی هنوز دو دلیم.دوست جونیا اگه میشه راهنماییم کنین
داشتم میگفتم مامانی ، از اونجایی که بابایی لب به کیک های ازاری و کلا غذا های بیرون نمیزنه ، مامانی دست به کار شد و یه کیک خوشمزه درست کرد
خیلی سریع و به تنهایی شمعهارو فوت کردم و کیک رو بریدم تا یه موقع اتفاقی واسه شما نیفته . و کیک رو آوردم که بخوریم .
اولش خوب بود ولی بعدش رو به روایت تصویر خودون ببینین
من و بابایی نمیدونستیم چیکار کنیم ، من عکس میگرفتم و بابایی هم کلی فیلم ازت گرفت . شب قشنگ و به یادموندنی ای بود گلم
خدایا شکرت
عسلم امروز ساعت 5 نوبت گرفتم واسه ت تا گوشهات رو واسه گوشواره سوراخ کنیم ، خیلی استرس دارم .کم کم باید آماده شیم
راستی وقتی 5ماهه بودی یه سری بردیمت واسه سوراخ کردن گوشات ولی دکتر گفت کوچیکه و امکان داره بعدا جابه جا بشه