گل در اومد از حموم...................هلیا در اومد از حموم
گل در اومد از حموم...................هلیا در اومد از حموم دختر نازنینم سلام ، فدای اون خوابیدنت .
دیشب اصلا نخوابیدی از ساعت 1 بیدار شدی تا ساعت 6 هم بیدار بودی
از این آخریا دیگه سرپا خواب بودم ، بابایی رو هم نذاشی بخوابه . ساعت 6 من خوابیدم و بابایی شما رو نگه داشت ، آخه اون موقع هم هر چند دقیقه بیدار میشدی.
من که گیج شده بودم هیچی یادم نیست.
امشب با عزیز جون رفتی حموم مامانی ، قربونت برم که عاشق حمومی . اصلا گریه نکردی گلم .
تا الآن سه بار رفتی حموم.
فدات بشم که هنوز لباس هات واسه ت بزرگه . چون با نا خون هات صورتت رو خط میندازی و نمیذاری دستکش دستت کنیم ، مجبوریم دستاتو با آستین هات استتار کنیم .
الهی دورت بگردم که بعد حموم بیشتر شبیه بابایی شدی
هلیا جون ، نفس مامان و بابا تا این لحظه ، 16 روز و 13 ساعت و 37 دقیقه و 57 ثانیه سن دارد :.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
خوشحالم که دلنیا جونی هم حموم رو دوست داره 
فدای خوابیدنت، عاشق اینجور خوابیدنشونم
راستی شیکم درد اینا داره؟ چر نخوابیده؟ گریه هم میکنه یا ارومه؟
به بی خوابیاتم عادت میکنی خانومی، رفته رفته هم خواب دخملمون بیشتر میشه.
من که هنوزم که هنوز 3 ساعت رو بخوابم گل کاشتم. راستی اگه شیکم درد داره یه چیزی هست به اسم خیارچمبر یه چیز سیاهه تو شیر خودت حلش میکنی میدی بهش، من این اواخرا از عراق برام اورن، تو ایران هم هست، واقعا چیز خوبیه. سعی کن شبا که نمیخوابه رو سینت بذاری اروم میشه با ظربان قلبت، همونجوری بذار بخوابه
دوباره بذار مامانی
اگه بذارمش رو سینه م خفه میشه که 
از 3 ماهگیش تنظیم شد
3 ماه چی کشیدی
