هلیا جون ، نفس مامان و باباهلیا جون ، نفس مامان و بابا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 12 روز سن داره

***هلیا جون ، نفس مامان و بابا***

روزی با دخترم

1392/9/24 17:43
نویسنده : مامان و بابا
255 بازدید
اشتراک گذاری

گل دخترم سلام قلب

امروز صبح من و شما بابایی رفتیم مرکز بهداشت واسه چکاپ این ماه . اصلا دوس ندارم برم آخه کاری نمیکنند ففقط فشارخون و وزن رو چک می کنن ولی کلی استرس بهت تلقین میکنن یه ماه میگن خیلی اضافه وزن داری ماه بعد میگن چرا اضافه نکردی در صورتی که دکترم میگه همه چی نرماله لازم نیس به حرفشون گوش بدی .

اگه نرم واسه واکسن زدن شما دخمل نازم اذیت می کنن . امروز هم مسئولش نبود .

واسه همین با بابایی برگشتیم . رفتیم خونه مادر جونشون .

نزدیک ظهر تقریبا ساعت 12 رفتم خونه دایی شون آخه دایی امروز عازم کربلا بود ، قراره از نجف تا کربلا رو پیاده برن . دیشب با باباجون رفتیم خونه شون ولی امروز دوباره واسه خداحافظی رفتیم .

بابایی ساعت 2 اومد اونجا دنبالمون .

نهار رفتیم  خونه مادر جونشون . و ساعت 2:30 اومدیم خونه .

نفس مامان ، الآن چای دم کردم با بابایی بخوریم ولی دیدم باباجون خوابیده آخه صبح زود بیدار شده بودقلب

راستی دخترم این ماه دو تا از فرشته های خدا زمینی شدند ، ایلیان جون 14 آذر و آیشای ناز 10 آذرهورا

ایلیان جون و آیشا جون تولدتون مبارک

 

 

عسلم روی اسمشون کلیک کنی وارد وب قشنگشون میشی ماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

شیما
24 آذر 92 21:00
ای جووووووووووووووووووووووووون
نوشین
27 آذر 92 19:04
سلام مامان نفس خوبی عزیزم دختر نازت چطوره خیلی کم مونده خیلی کم تا نی نی گوگولی بیاد پیش مامانو باباش انشالله زایمان راحتی داشته باشی عزیزم جشن سیسمونی هم مبارک باشه با تاخیر
مامان و بابا
پاسخ
سلام عزیزم ، ممنون ما خوبیم آره ، خیلی کم مونده واسه مون دعا کن ، ممنون از اینکه بهمون سر میزنی خاله جووووون
مامان دلنیا
29 آذر 92 15:38
سلام مامان نفس جونم چیزی نمونده نی نی نازت بیاد پیشتون .اصلا نگران نباش .انشالله همراه نی نی وبابایی همیشه سالم وسلامت باشین.
مامان و بابا
پاسخ
سلام عزیزم ، آره گلم چیزی نمونده ولی خیلی استرس دارم ان شاا... عزیزم ، واسه مون دعا کن خاله جووون