زایمان طبیعی یاسزارین
سلام فرشته مامان
عسلم امروز نوبت دکتر داشتم ، ساعت ١٢:٣٠ با بابایی رفتیم .
خیلی طول نکشید که نوبتم شد. خانوم دکتر اول فشارم رو گرفت خوب بود ، وزنم نسبت به ماه پیش تغییری نکرده بود. بعدش موقع شنیدن صدای قلب شما بود .
دل تو دلم نبود وقتی روی تخت دراز کشیدم .
قند عسلم خانوم دکتر زودی پیدات کرد و ضربان قلبت رو شنیدم ، خیلی تند تند میزد مامانم
دوست نداشتم تموم بشه . دوست داشتم همین طور به صدای قلبت گوش بدم ولی خانوم دکتر با گفتن اینکه خداروشکر همه چی عالیه دستگاه رو برداشت .
خیلی خوشحال بودم که همه چی خوبه دخترم .
خانوم دکترت ازم سوال کرد واسه زایمان چه روشی انتخاب کردی گفتم : طبیعی میتونم ، گفت باید ماه بعد معاینه لگن داشته باشی تا نظر بدم . بعدش گفت چرا طبیعی برو بیمارستان خصوصی سزارین کن ، نه دردی داری نه اذیت میشی تازه جراحی پلاستیک هم دارن ردی روی شیکمت باقی نمیمونه چرا میخوای درد بکشی!!!
مونده بودم چی بگم !
بابایی میگه اگه بتونی طبیعی زایمان کنی خیلی بهتره هم واسه خودت هم واسه نفس بابا ولی دکتر نباید پیشنهاد سزارین انتخابی بده .
دختر مامان هرکس یه چیزی میگه یکی میگه طبیعی یکی هم میگه سزارین واا... موندم بین دوراهی .
نفس : خاله جونیا نظر شما چیه مامانیم چیکار کنه