دخترم با صدای بلند خندید
عروسک مامان ، نفسم الهی قربونت برم من
اییییییییییییییییییییییییییی جووووووووووووووووووووووووووووونم دوست داشتم بخورمت وقتی با صدای بلند خندیدی مامااااااااااااااااااااااااااااااااان
الهی دورت بگردم گلم ، امروز که طبق معمول داشتیم با هم حرف میزدیم شما در پاسخ به مامان با صدای بلند میخندیدی ، وووووووووووووووووووووووییییییییییی هنوز صدای خنده ت توی گوشمه عسلم و چهره ت موقع خندیدن توی ذهنم .
انگار دنیا رو بهم داده بودن، دوست داشتم فقط بخندی و من گوش کنم ، هیچ صدایی نباشه جز خنده تو .
مامان قربونت بره ، دیروز یه چیز جدید یاد گرفتی و یه چیزی به اغو اغو کردنات اضافه شد البته خودم بهت یاد دادم
میگی کخخخخخخخخخخخخخخخخغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ یه چیزی بین خ و غ
دیشب که بابایی اومد و هنرمو بهش نشون دادم کلی ذوقید .
هر چی بهت میگفتم زودی تکرار میکردی فقط نمیدونم چرا هر چی میگم بگو مامان ، بگو بابا نمیگی
برم واسه ت اسپند دود کنم تا چشت نزدم
هلیا جون ، نفس مامان و بابا تا این لحظه ، 2 ماه و 13 روز و 1 ساعت و 16 دقیقه و 8 ثانیه سن دارد