هلیا جون ، نفس مامان و باباهلیا جون ، نفس مامان و بابا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 22 روز سن داره

***هلیا جون ، نفس مامان و بابا***

جشن سیسمونی نفس مامان

سلام دختر ناناززززززززم الهی مامانی فدات شه خیلی دوست دارم گلم. عسلم دیروز جشن سیسمونی شما بود . صبح باباجون رفته بود سرکار و من رو بیدارنکرده بود!! ساعت ٩ با زنگ تلفن بیدار شدم ، چشمت روز بد نبینه مامانم ، خونه نگو اینقدر شلوغ بود که نمیدونستم میتونم مرتب کنم یانه سریع شروع کردم به جمع و جور کردن  که باز هم مثل همیشه عزیزجون اومد کمکم . بنده خدا همه کارارو تنهایی انجام داد. ساعت ١٠ خونه مرتب شده بود و عزیزجون آش خیر رو بار گذاشت . دخترم سر دیگ آش واسه همه دعا کردم ، سلامتی امام زمان (عج) ، سلامتی همه نی نی ها ، سلامتی شما و همه فرشته هایی که هنوز مث شما زمینی نشدند. قندعسلم دیروز واسه مامانای...
20 آذر 1392

آماده شدن واسه جشن سیسمونی نفسی

سلام عروسک مامان قشنگم امروز ساعت 5 از خواب بیدار شدم بعدش شما اینقد تکون خوردین دیگه نتونستم بخوابم ، ساعت 5:30 نماز خوندیم و بابایی خوابید . ولی من با اینکه خوابم میومد ، خوابم نبرد  عسلم امروز صبح دوباره حالت تهوع داشتم ، عزیز جون میگه شاید دخملی داره مو در میاره ، به این امید که موهات زیاد باشه تحمل میکنم واسه بابایی چای گذاشتم ساعت 7 بابایی بیدارشد ، رفت سرکوچه نون بگیره که من دوباره خوابم برد و ساعت 9 بیدار شدم زمانی که بابایی رفته بود ! ناناز مامان و بابا ، الهی قربون این تکون خوردنات برم من ، دیشب من و بابایی تزیین سقف اتاق شما رو تموم کردیم و اتاق شما آماده است تا بیای و روشنش کنی عسلم ....
18 آذر 1392

خورشت قیمه

سلام نفس بابایی دیشب مامانی خواب دیده بود که داری خورشت قیمه میخوری! امروز از صبح(نزدیکای ظهر البته)که پا شده از خواب داره برات خورشت قیمه درست میکنه,خیلی دوست داره ها    چی میشه اگه امشب در حال خوردن کباب یا کله پاچه یا ...خوابتو ببینه که  البته  تو خونه عزیزجون(مامان مامانی) داری غذا میخوری!واقعا میشه! بابایی هم مثل مامانی منتظرته ,خیلی خیلی دوست دارم ,میبوسمت گلم ...
16 آذر 1392

مامان و بابا و دخملی در جنگل

سلام دخمل مامان ، خوبی عزیییییییزم گل قشنگم دیروز از صبح تا غروب بارون بارید ، هوا خیلی سرد شده بود . مامانی زمستونو خیلی دوست داره مخصوصا روزای بعد از برف و بارونو آخه وقتی برف و بارون میاد بابایی مارو بیرون نمیبره  ولی فرداش میریم بیرون کلی میگردیم امروز هم از اون روزا بود . صبح من و بابایی و شما رفتیم جنگل . داخل ماشین خیلی خوب بود ولی وقتی پیاده می شدیم یخ می زدیم . اینم چنتا عکس از گردش امروز .بقیه ش در ادامه مطلب                                     ...
14 آذر 1392

فیلم آموزشی

سلام قند عسل مامان و بابا خیلی دلم واسه نوشتن تنگ شده بود ولی نمیدونم چرا چند روزه وقتی مینویسم برات تا میام ثبت کنم میپره مامانم دیشب بارون تندی اومد تقریبا از غروب شروع شد و تا نماز صبح فقط میبارید خیلی صدای قشنگی داشت گلم. نفس مامان چند روزه احساس می کنم خیلی سنگین شدم هیچ کاری نمیتونم بکنم ، خدا نکنه که بشینم دیگه نمیتونم بلندشم جایی هم نمیرم آخه وقتی میشینم شما اینقد تکون میخوری که نگو ، خب منم خنده م میگیره و قربون صدقه ت میرم ونگاهت میکنم ، بعدش نگاه همه بر میگرده به شیکم مامانی ، اونجاست که مامانی تازه میفهمه چه سوتی سنگینی داده و سرخ و سفید میشه و مجبور میشه بره توی یه اتاق دیگه بشینه و بیرون نیاد بابایی...
11 آذر 1392

مامانی خسته

سلام دختر نازم    ظهرت بخیر امروز هوا خیلی خوبه ، آفتابیه ولی سایه هاش خیلی سرده امروز صبح با هم رفتیم حموم ،آب بازی   بعدش هم آشپزخونه رو حسابی بهم ریختیم آخه چند وقته که یه گردگیری درست و حسابی نکرده بودم ولی مامانی خیلی خسته شد . ٣ساعت سرپا بودم گلم . تاوقتی که بابایی اومد و نهار خوردیم شد ساعت ٣:٣٠ راستی نفسم ، بابایی که از سر کار اومد رفتیم پایین و توی باغچه مون سبزی کاشتیم ، هرکدوم از همسایه ها یه باغچه اختصاصی داریم ، بابایی دور تا دور باغچه رو گل شمعدونی قلمه زده بقیه باغچه هم ٦ قسمت شد و هرکدوم رو یه نوع سبزی کاشتیم . دخترم خیلی خسته م ، برم یه کوچولو استراحت کنم فعلا بای با...
11 آذر 1392

دعای گنج العرش

در بعضی از کتب این دعا از حضرت رسول صلی الله علیه و آله نقل و برای آن خواص و اثرات فراوانی نوشته اند و از آن جمله اینست: به خواننده ایندعا حضرت حقتعالی سه چیز مرحمت فرماید: اول برکت در روزی ،دوم از غیب روزی او میرسد ، سوم دشمن او نابود می شود و هر کس آن را بخواند و یا بنویسد و پیش خود نگه دارد از شرّ شیطان و بلیّات زمین و آسمان محفوظ ماند و اگر کسی این دعا را هر روز ورد خود کند و به شخص بیماری که اطباء از معالجه ی او نا امید شده اند بدمد خداوند عالم از فضل خود او را شفای عاجل عنایت فرماید و اگر کسی دارای اولاد نمی شود این دعا را با مشک و زعفران بنویسد و سی روز نزد خود نگاه دارد خداوند عالم او را اولاد کرامت فرماید و امید است که دارند...
4 آذر 1392