آخرین سونوگرافی
سلام به روی ماه دختر نازم که بابایی و مامانی عاشقشن دخترم شنبه ساعت 4:30با بابایی رفتیم دکتر . وقتی رسیدیم خانوم منشی گفت نوبت ندارین !!!!!!! گفتم 5شنبه تماس گرفتم نوبت دارم . دخمل نازم ، مامانی اون روز یه دروغ گفت به خانوم منشی گفتم سونو گرافی نوبت گرفتم باید حتما دکتر برام سونو بنویسه برم . خدا خودش مامانی رو ببخشه . منشی گفت پس دفترچه رو میدم خانوم دکتر سونو بنویسه برو انجام بده بعد بیا . مامانی مطب هم سوزن مینداختی پایین نمی اومد . خلاصه خانوم دکتر سونو نوشت و من و بابایی رفتیم سونو گرافی شفا . اونجا هم منشی گفت داریم میبندیم و خلاصه وقتی فهمید که سونو های قبلی رو اونجا انجام دادم قبول کردن . 2 نفر قبل...
نویسنده :
مامان و بابا
16:14